هفت اصل طراحی سنتی ایرانی

هفت اصل طراحی سنتی ایرانی

اسلیمی برگرفته از واژه اسلامی در قرن نهم هجری در متون ذکر شد و بعدها در دوره صفویان عمومییت یافت. اسلیمی خطوط درهم تنیده به شکل گیاه با ساقه‌های مارپیچی را گویند.


جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳  ۰ نظر   ۱۷۵۱ بازدید

هفت اصل طراحی سنتی ایرانی

اصل طراحی سنتی ایرانی شامل 7 بخش به شرح زیر می باشند:

  • اصل اسلیمی
  • اصل ختایی
  • اصل فرنگی
  • اصل فصّالی
  • اصل ابر
  • اصل واق
  • اصل بند رومی (گره)

اصل اسلیمی

مایه آن طبیعت، ساقه با برگ ها، می باشد. رنگ هماهنگ و یکدست در آن جذاب است. این رنگ گاه نزدیک به طبیعت و گاه دور از آن می شود. ویژگی عمده اسلیمی شاخه ای کشیده و با زاد و ولد مداوم است. حرکت آن بی انتها و موزون با تکرار متقارن خطوط منحنی و فارغ از هر نوع تنش و متکی به اصول ریاضی می باشد.

در ذات اسلیمی منحنی‌ها جهتی به درون و جهتی به بیرون با گرایشی به بی‌نهایت دارند. اسلیمی طرحی متشکل از قوس‌های دورانی با چنگ‌ها، ساقه‌ها، سراسلیمی‌ها، گره‌ها و انشعاب‌های مناسب است.

اسلیمی در نقوش خود که نشان از درخت زندگیست، از تاک، انجیر، کنگر، انار، کاج، نخل و غیره استفاده می کند .

انواع اسلیمی

توریقی: متشکل از برگ و ساقه های نازک در هم تنیده ساده یا پیچیده

طوماری: ساقه منعطف با تکثیر نامتناهی

ماری: تقریبا شبیه به طوماری ولی منفرد و غیرمتصل

خرطوم فیلی: شبیه به خرطوم فیل که به دو سر خرطوم منتهی می شود و به آن دهان اژدری هم گفته می شود و در بعضی متون این دو را از هم مجزا می دانند.

عناصر اصلی اسلیمی

بته جقه: تکرار دو دایره درون یک دایره بزرگ (گره یا بند)

سر اسلیمی: عنصری در انتهای اسلیمی جهت زیبایی بیشتر

گره و چنگ: گره، بست میان دو اسلیمی مکررحین گردش که اسلیمی را از یکنواختی در می آورد، است. چنگ بزرگتر از گره بوده و اندازه آن وابسته به اندازه اسلیمی است.

نشان: عنصر پنهان کننده محل شروع ساقه ها که گاهی در درون نشانی دیگر ترکیب می شود.

اصل ختایی

نقش ختایی از شاخه یا بوته ی گل، برگ و یا غنچه گل های خشخاش، عناب و نیلوفر تشکیل شده است. گل عناب و میوه آن در بعضي از نقوش ختايي، به خوبي قابل تشخيص است. طرح دايره وار گل و خود عناب و پيچ و خم خطوط شکسته تاج آن و زیبایی گلبرگ ها باعث شد تا هنرمندان ايران از نقشمايه آن در آرايه هاي خويش بهره جويند .گل نیلوفر در شکل های گوناگون و گل خشخاش با شکل های متفاوت که ازمکتب اصفهان به بعد به گل شاه عبّاسی معروف شد در نقوش ختایی به کار رفته است.

به طور کلی اسلیمی شاخه و ساقه و ختایی گل و بوته های پیچ در پیچ است. ختایی به سمت بالا رشد کرده و گسترش می یابد. در لا به لای بوته ها و گل های آن گاهی پرنده وجود دارد. مانند اسلیمی از طبیعت گرفته شده است. گل ها، غنچه ها و بوته ها را با خطوط مستقیم و منحنی و دوایر مارپیچ در یک جلوه ایجاد می کنند.

نقوش ختایی دارای دو سبک تند و کند است و ساقه ها گاه ضخیم و گاه ظریفند. گل در راس دید بیننده قرار دارد و غنچه ها و ساقه ها به نحوی متناسب دور آن پهن شده اند. این نقش برگرفته از طبيعت است ولي عين طبيعت نيست . هنرمند نقوش ختایی را بیشتر برای ایجاد نظم و وحدت میان اجزاء اثر به کار می گرفته و حکم بافت را برای اثر داشته است.

انواع مختلف گل و برگهای ختایی شامل:

  • گل گرد
  • گل شاه عباسی
  • گل پروانه ای
  • برگ بادامی
  • غنچه
  • برگ گنگره ای
  • گل سه پر
  • گل چهار پر و پنج پر و شش پر
  • و….

اصل فرنگی

اصل فرنگی به نقاشی هایی اطلاق می شود که خصوصیات ظاهری فرنگی (اروپایی) اعم از جامه ها و چهره ها و ویژگی های زندگی آن ها را داشته باشد.

اصل فرنگی شامل شماری از نقوش گل ها و گیاهان بود که پیش تر در تزیینات بیزانسی به کار می رفته است. به نظر می رسد که یکی از نقش های مهم فرنگ، فرشته باشد. از نقش های دیگر فرنگی گل های ریزنقشی با ساقه های پیچ در پیچ است که در حواشی نسخه ها و تذهیب کتب از آن ها بهره می گرفتند. گاهی اوقات طرح های اسلیمی را با فرنگی در می آمیختند و ترکیبی زیبا پدید می آوردند.

اصل فصّالی

فصّالی هنر حاشیه سازی یا تذهیب معرّق است که حاصل کار تصاویری زیبا با دو نوع کاغذ رنگی بود که بیشتر در ساختن مرقّعات و قطعات خط و تصویر به کار می رفت. فصّالی بسته هایی است که در چرخش اسلیمی و ختایی از داخل یکدیگر رد شده باشند و به وسیله ی ترنجهایی کوچک ، خطوط را از یکدیگر جدا سازند و در عین حال آنها را به یکدیگر وصل کنند. به این اتصالهای اسلیمی و ختایی فصّالی گفته می شود.

اصل ابر

اصل ابر در نگارگری، تذهیب، جلدسازی وغیره به کار می رفته است. می توان گفت ابرسازی نخست در نگارگری و سپس در روی کاغذ به وجود آمده است. نقش ابر منشأ چینی دارد و اشکال گوناگونی به خود می گیرد.

اصل واق

این اصل نقاشی ترکیبی از عناصر گیاهی و شاخ و برگ های گل ها و صورتک های انسانی و حیوانی است و بیشتر در حواشی نسخه ها، روی جلدها، حواشی نگاره های تک برگی، و غیره از آن استفاده می کردند.

منشأ پیدایش این نوع نقاشی و به ویژه عنوان آن موقوف به افسانه ای در باب درختی در جزایر واقواق است که میوۀ این درخت به شکل سر انسان بوده و همین نکته گرچه ریشه در افسانه های غیرواقعی دارد، هنرمندان را الهام می بخشد تا در شرایطی که کشیدن صورت و پیکره انسان و حیوان بر طبق احادیثی تحریم شده بود، از آن به عنوان آرایۀ تزیینی بهره بگیرند و شکل خاصی را پدید بیاورند که یکی از اصول هفتگانۀ نقاشی ایران گردد.

اصل بند رومی (گره رومی)

احتمالاً اوج سنت گره سازی که آکنده از نقش ستاره هاست در دورۀ ترکان سلجوقی در ایران مرسوم شده باشد. به دلیل دستیابی سلجوقیان به سرزمین های روم شرقی به ایشان سلجوقیان روم می گفتند. گره نیز بعدها به بند رومی یا گره رومی معروف شد.

یکی از انواع بند رومی که در بیشتر تذهیب های سرلوح قرآن ها یا نسخه ها ظاهر شده و قاب مستطیلی پیرامون آن ها را به خود اختصاص داده، بند یا گره به شکل پیچ زیر و روست که برای تزیین حاشیه ها به کار می رفته است.

برگرفته از مقالات و کتب دکتر یعقوب آژند